همکار و دوست گرامی من شجاع عزیز .... نزدیک به دو ماه است ارتباط من با جنابعالی و جامه صنفی خودم قطع شده است ولی جسته و گریخته از فعالیت شمادر گروه مطلع هستم بسیار خوشحالم که به موفقیت های کم نظیری دست پیدا کرده اید صرفنظر از اینکه همسو با اهداف گروه اساتید و فرهیختگان با استفاده از تجارب گرانقدر خود به تجزیه و تحلیل پیرامون مسائل مختلف صنعت چاپ میپردازند نقش انکار ناپذیری در بالا بردن سطح آگاهی اهالی قبیله چاپ شده و به مقامات ذیصلاح در تصمیم گیریها با در اختیار داشتن اطلاعات درست و بدون غرض و مرض کمک های شایانی خواهد کرد تا این لحظه شاه بیت اقدامات اخیر جلسه مهم در ارتباط با موضوع بودجه توسعه برنامه ششم با حضور جناب آقای فتحی مدیر کل دفتر مطالعات وزارت محترم ارشاد و جمعی از نخبگان گروه در محل شرکت تعاونی تشکیل گردید که بسیار حایز اهمیت بود و این اقدام و هماهنگی بی نظیر شما ثابت کرد اگر انسجام و یکدلی در کار باشد به همان نسبت کار ها سامان میگیرد ....
شجاع عزیز شما جزء افراد نادری هستید که با طرز فکر و روش من بخوبی آشنا هستید چه در دوران طولانی در کنار هم در تعاونی در خدمت صنف بودیم و چه برای حل معضل تهران اسکنر برای احقاق حق اعضاء سهامدار متحمل چه مشقات و زحماتی شدیم و با تلاش نفس گیر خوشبختانه توانستیم جواب اعتماد مطلق اعضاء را به نحو احسن بدهیم و چه در عرصه های دیگرمانند تهیه استانداردکه بمدت یازده سال به همراه سایر همکاران در خدمت شادروان عباس صاحبی که جلسات در دفتر ایشان برگزار میشد شرکت فعال داشتم و چه در انجمن پیشکسوتان که با همت والای جناب آقای جامی شکل گرفت که در سالن وزارت محترم ارشاد در ابتدای خیابان ظهیرالاسلام با حضور لیتوگرافان و صحافان و چاپخانه داران شهرستانها و تهران برگزار گردید که بنده افتخار رییس هیئت مدیره را داشتم ...
.در اینجا لازم میدانم جهت روشن شدن افکار عمومی صنف توضیحاتی عرض کنم ..
1 – در مورد استاندارد کلیه صنوف کشور برای داشتن استاندارد از وجودتکنسین های خارجی استفاده کردند ولی صنعت چاپ از وجود اساتید خودش استفاده کرد که این خود برگی دیگر به افتخارات این صنعت افزود که در حال حاضر در کلیه ادارات و سازمانها برای ترفیع و اضافه حقوق و سایر مزایا از این استاندارد استفاده میشود .
2 – و اما در مورد انجمن فرهنگی صنعت چاپ ایران سخن بسیار است بنده فقط به دو مورد سازمانی اشاره میکنم در دوره اول که حدود ده سال بدون فرجام سپری شد به هنگام تنظیم اساسنامه سه اتحادیه تعهد کردند تا زمانیکه انجمن از نظر مالی خود کفا نشده همه گونه حمایت از انجمن بعمل آید منجمله از نظر هزینه های جاری و دبیرخانه هر کدام مبلغ یک میلیون تومان به انجمن کمک نمایند ولی متاسفانه نه تنها دیناری کمک نکردند افراد صاحب نام اتحادیه عقیده داشتند که اگر انجمن پا بگیرد برای ما شاخ میشوند وبا این طرز تفکر نه تنها کمک نکردند با کارشکنی عملا انجمن از نظر فعالیت خنثی گردید ... در دوره دوم فعالیت انجمن بعضی افراد همان طرز فکر قبلی را دنبال میکردند ولی وزارت محترم ارشاد بخصوص جناب اقای علمشاهی که علاقه وافری به خمتگزاری صنعت چاپ داشتند قرار دادی با انجمن منعقد کردند که انجمن با حضور نخبگان صنف آیین نامه ای برای انتخاب پیشکسوت نمونه
را با در نظر گرفتن شایستگیها و صلاحیتها و بدون در نظر گرفتن سایر موارد جز لیاقت واقعی فرد مورد انتخاب به چیز دیگری توجه نداشته باشند تا انتخاب پیشکسوت نمونه کوچکترین شایبه ای نداشته باشد کمیته تشخیص که از طرف انجمن تشکیل و مسیولیت ان را وبه بنده محول کرده بودند در مدت کمتر از دو ماه و نیم با انگیزه ای که داشتند چهل جلسه حتی سرتاسر ماه مبارک سال 92 برگزار نمود و زمانیکه ایین نامه کامل شد هییت مدیره انجمن در دفتر جناب اقای علمشاهی به ایشان ارایه گردید ...جناب علمشاهی بعد از مشاهده و مطالعه فرمودند این سند فاخری است که بعد از دویست سال که از صنعت چاپ بصورت فعال میگذرد رسیده است و برگ زرینی است در تاریخ این صنعت .... از تاریخ تاسیس تا این لحظه تنها کار قابل اعتنای انجمن بود و بس انجمن برای بار دوم تعطیل شد؟....
آصفی مقدم – 1394/5/11