با نزدیک شدن به پایان مهلت تسلیم اظهارنامههای مالیاتی در ۳۱ تیرماه «معافیت مالیاتی چاپخانهداران» بار دیگر به بحث روز فعالان این صنعت مبدل شده است.
با وجود اینکه بند ل ماده ۱۳۹ قانون مالیاتهای مستقیم (مصوب ۲۷/۱۱/۱۳۸۰ مجلس شورای اسلامی) با صراحت تمام اعلام میکند تمامی فعالیتهای انتشاراتی و مطبوعاتی، فرهنگی و هنری که به موجب مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام میشود از پرداخت مالیات معاف هستند، اما فعالان صنعت چاپ از بیاعتنایی سازمان مالیاتی و مالیاتهایی که بر چاپخانهداران تحمیل میشود، گلایه دارند.
در حقیقت پرداخت مالیات توسط چاپخانهداران در شرایط فعلی صنعت چاپ تا جایی عرصه را برای چاپخانهداران تنگ کرده و دستوپاگیر این صنعت بیمار شده که چند چاپخانه را تا مرز تعطیلی هم کشانده است و اگر همین روال در سال ۱۳۹۴ ادامه پیدا کند، تعداد بسیاری چاپخانه بهویژه چاپخانههای کوچک تعطیل خواهند شد.
زنگ خطر برای صنعت چاپ به صدا درآمده است
براساس بند ل ماده ۱۳۹ قانون مالیاتهای مستقیم (مصوب سال 80) فعالیتهای انتشاراتی، مطبوعاتی، فرهنگی و هنری دارای مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از پرداخت مالیات معاف هستند. اما به نظر میرسد برای سازمان مالیاتی، چاپخانهها هنوز در حوزه فعالیتهای فرهنگی قرار نگرفتهاند تا براساس تعاریف مذکور مشمول معافیتهای فوق قرار بگیرند. اختلاف دیدگاه دو دستگاه دولتی درباره قانون معافیت مالیاتی فعالیتهای فرهنگی درحالی اجرای این قانون برای چاپخانهها را در هالهای از ابهام قرار داده که تعطیلی بیشاز ۲۰۰ چاپخانه در تهران، قم، مشهد و سایر استانهای کشور مدتهاست که زنگ خطر را برای صنعت چاپ به صدا درآورده است.
چاپخانهها حال و روز خوبی ندارند، نبود سرمایه در گردش، قیمت بالای مواد اولیه، گرانی کاغذ و افزایش قیمتها وضعیتی نگرانکننده را برای آینده صنعت چاپ رقم زدهاند. این را از کاهش حجم سفارشات و کاهش ساعات کار آنها میتوان فهمید. همان مقدار کاری هم که هست، درآمد و بازدهی مالی چندانی برای چاپخانهداران بههمراه ندارد و فعالان این صنعت مدام به این پرسش میاندیشند که آیا پایان ماه، دخل و خرج آنها برابر خواهد بود؟ آیا از پس پرداخت حقوق و بیمه کارگران برمیآیند؟ آیا توانایی مالی برای تامین مواد اولیه ماه بعد را خواهند داشت؟ آیا در صورت نیاز به تهیه قطعات یدکی جدید یا با پرداخت قبوض آب و برق و... ته حسابشان آنقدر میماند که نانی هم برای خانواده ببرند؟
برای نتیجهگیری درباره وضعیت چاپخانهها باید کل مجموعه چاپ را در نظر گرفت. ممکن است 20 چاپخانه افزایش ظرفیت داشته باشند، ماشین قدیمی را بهروز کنند و... ولی آنچه مسلم است این است که درحال حاضر اکثر چاپخانهها سماق میمکند. فعالیت میکنند، اما فعال نیستند. انباری که قبلا با 20 تا 30 میلیون تومان از کاغذ و مقوا پرمیشد، درحالحاضر باید با 200 تا 300 میلیون تومان پر شود. اگر 100 چاپخانه تجهیزاتشان را بیشتر کرده باشند، در طرف دیگر 1000 چاپخانه از نظر کاری افول کردهاند. خوب است یک گروه از ممیزان مالیاتی، از چاپخانههای مختلف بازدید میدانی داشته باشند تا اوضاع را از نزدیک ببینند. مسلما وضعیت چاپخانههایی مانند بانک ملی، بانک ملت، بانک چاپخانه ارتش و سایر نهادهایی که امکانات دولتی در اختیار دارند با چاپخانههای بخش خصوصی که در شهر مستقر هستند،فرق دارد.
هزینههایی که با شیب تند افزایش یافتهاند
به گفته چاپخانهداران، عمده هزینههای چاپخانه تامین حقوق و مزایای کارگران است. به عنوان مثال چاپخانهای که شش تا هشت پرسنل دارد کمِکم باید ماهی 15 میلیون برای حقوق کارگران، بیمه، اضافهکاری و... در نظر بگیرد. درواقع عدد قابل توجهی در حدود 35 درصد از عدد کلی فروش خدمات چاپ به هزینههای مرتبط با نیروهای انسانی (پرسنل ستادی و تولید) اختصاص مییابد.
دومین بخش از هزینههای اصلی چاپخانهها مر بوط به مبحث خرید و مصرف مواد اولیه مورد نیاز از نقطه پیش از چاپ تا نقطه پس از چاپ که زمان تحویل کار به مشتری است، می شود.
برخی اقلام مصرفی در صنعت چاپ شامل انواع زینک و کاغذ، مرکب، سلفون، الکل، داروی آب لاستیک، انواع روغن و گریس در حدود 12 الی 17 درصد (برخی چاپخانهها این درصد را تا 20 درصد هم عنوان کردهاند) از کل درآمد را به خود اختصاص میدهند، یعنی هرماه حدود 13 تا 15 میلیون صرف تهیه مرکب، موادشوینده، زینک و... میشود.
هزینههای روتین مثل برق (3میلیون و 500 هزار تا 4میلیون تومان)، آب (600 هزار تومان) و گاز (250هزار تا 300هزار تومان) هم بخش دیگری از مبلغ مورد نیاز برای گرداندن یک چاپخانه متوسط است که به همراه مبالغ مرتبط با حملونقل حدود 30 درصد مخارج یک چاپخانه را شامل میشود.
علاوهبر این مبالغ پیشبینی شده ماهانه، نگهداری ماشینآلات هم که شامل تعمیرات و تهیه قطعات یدکی است، مبالغ بالایی را به گردن چاپخانهدار میاندازد.
به ویژه آنکه قیمت ماشینآلات، قطعات و... همگی براساس یورو محاسبه میشوند. مثلا بورد یک ماشین پنج رنگ چاپ 14میلیون تومان است و یک ماشین پنج رنگ هم 15 بورد دارد. تعمیر هر بورد مستعمل و آسیبدیده هم دستکم 5/1 میلیون تومان آب میخورد. خرید ماشین چاپ جدید و بهروز کردن ابزار چاپخانه هم که سرمایهای نجومی میخواهد. وقتی قیمت تنها یکی از دستگاههای چاپ 800 هزار یورو است، چاپخانهدار برای تهیه آن باید حداقل 130 میلیون تومان در ماه قسط بدهد.
بخش دیگری از هزینههای قابل توجه در صنعت چاپ در مقایسه با دیگر صنایع هزینههای مربوط به تلفات تولید (باطله) است چراکه در این صنعت کار باطل شده به هیچ عنوان برای چاپخانه قابل اصلاح یا تولید مجدد نیست و هزینههای سرسامآور خرید کاغذ، مرکب و... تبدیل به پوشال کاغذ میگردد. نهایتا با توجه به تمامی این هزینهها عموما بالغبر80 درصد مبالغ ورودی به چاپخانه برای تهیه و تدارک تولید اثر چاپی لحاظ میشود. بعضا حتی سفارشهایی هم هستند که در آن ها صددرصد تعرفه صرف هزینهها و بهاصطلاح چاپخانهدار
متضرر میشود.
از سوی دیگر درحالیکه فقط یکی از هزینههای چاپخانه یعنی هزینههای حقوق کارگران 30 الی 40 درصد افزایش داشته یا قیمت مواد مورد نیاز چاپ افست در 15 سال گذشته 10 برابر شده، به دلیل رقابت به وجود آمده در صنف چاپ ده سال است که تعرفههای چاپ و دستمزدهای چاپخانهها تغییر چندانی به خود ندیده است.
کاووسی، مدیر چاپ آسمان با تاکید بر اینکه دستمزدهای پرسنل، تامین قطعات و ماشینابزار، قبوض آب و برق و گاز، مواد شوینده دستگاهها و... روزبهروز افزایش یافته اما تعرفههای چاپ سالهاست که تغییری نکرده است، میگوید: اساسا قیمت همهچیز براساس تورم افزایش یافته اما اجرت چاپخانهها نهایتا 5 هزار تومان بالا رفته است و به دلیل وضعیت رقابتی و کمکاری هم نمیتوانیم تعرفههای بالاتری به مشتری اعلام کنیم چون کار را از دست میدهیم. به نظر میرسد با این شرایط چنانچه یک چاپخانهدار سرمایه اولیه خود را در بانک بگذارد بدون هیچ ریسکی سود 20 درصدی حالحاضر فعالیتش را به دست میآورد.
میزان مالیات سلیقه ای مشخص می شود
با تمام این تفاسیر بهدلیل اینکه به صنعت چاپ نگاه برخوردار میشود و آن را صنعتی اقتصادی میدانند، چاپخانهداران همچنان مجبور به پرداخت مالیات هستند و برخلاف صحبتهای صورت گرفته برای تعمیم معافیت مراکز فرهنگی به چاپخانهها، مالیاتهای گزافی از چاپخانهداران گرفته میشود که میزان آن هم به صورت سلیقهای مشخص میشود.
اگر قرار است کتاب مشمول معافیت مالیاتی شود، تمامی مراحل انتشار آن طبق قانون معافیت مالیاتی کالای فرهنگی باید از این قانون بهره ببرند. مهمترین مرحله تولید کتاب در چاپخانهها طی میشود و میتوان گفت چاپ ستون اصلی تولید کتاب است. اگر ناشر مقدماتی برای انتشار کتاب فراهم میآورد، این مقدمات همه با چاپ کتاب در چاپخانههاست که نتیجه میدهد؛ به عبارت دیگر اصلیترین بخش تولید کتاب در چاپخانهها و صحافیها رخ میدهد، اگر این قشر از مالیات معاف نشوند، اجحاف بزرگی در حق آنها خواهد شد.
شاید بتوان با تفکیک فعالیتهای فرهنگی و تجاری چاپخانهها، دستکم بخش فرهنگی فعالیتها را جزو معافان مالیاتی قرار داد اما گویا تدوین دستورالعمل این تفکیک و قبولاندن آن به سازمان امور مالیاتی کشور راهی طولانی در پیش خواهد داشت. با توجه به آماری که در بانک اطلاعات صنعت چاپ وجود دارد، چاپ بستهبندی و تجاری مجموعا 62 درصد و چاپ بخش نشر و رسانه
34 درصد کل چاپ در کشور را تشکیل میدهند، پس تفکیک این بخشها از هم نباید کار مشکلی باشد، اگرچه این کار در ابتدای امر قاعدتا اعتراضاتی را برخواهد انگیخت.
روابط عمومی شرکت تعاونی لیتوگرافان