فرشاد مومنی در توصیف سند لایحه برنامه هفتم توسعه گفت: در این سند به جای برنامه با کیفیت شاهد یک شبح پوچی از یک سند با کیفیت هستیم و همه از این مساله لطمه میبینیم.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی با هشدار جدی درباره کیفیت پایین سند برنامه هفتم توسعه که آن را تا حد یک شوخی، تنزل میدهد، گفت: تنها یکی از نقدهای جدی این است که در این سند هیچ حرفی درباره صنعت ساخت و محیط زیست و بحرانها و نگرانیهای مردم، خام فروشی و آشفتگیها و... وجود ندارد؛ حال آنکه میگوید سه برنامه قبلی شکست خورد و اکنون هیچ عبرتی از شکست آن سه سند وجود ندارد و اتفاقا بدتر از آن هم سه سند عمل شده است! بنابه گفته مومنی، تولید صنعتی در لایحه بر نامه هفتم توسعه، حذف شده است. بحث از محیط زیست که طی سالیان اخیر آسیبهای زیادی دیده است، را از سند برنامه حذف کردهاند یعنی فکر میکنند در صورت مساله حرف نزنیم مشکل حل میشود.
این عضو وابسته فرهنگستان علوم افزو.د: اینها شیوهای ابداع کردهاند که من آن را "شیوه پاورپوینتی اداره کشور " میگذارم! یعنی پاورپوینتی که نه مطالعه روندی دارد نه مستندات و نه مسئولیت ایجاد میکند. هر چه منتشر میکنند روی آن مینویسند مقدماتی و غیرقابل استناد! الان یک پله بالاتر رفتهاند و فقط پاورپوینت منتشر میکنند.
مومنی درباره اهداف لایحه برنامه هفتم بیان داشت: لایحه برنامه هفتم توسعه در جای دیگر میگوید هدف ما پیشرفت عدالت محور است؛ در جایی دیگر میگوید رشد فراگیر و در جایی دیگر میگوید دانشبنیانی؛ در حالیکه آنها که الفبای برنامه ریزی و توسعه را میفهمند، میدانند که این اهداف در جاهایی متعارض میشوند یعنی دوستان همزمان همه چیزهای خوب را هدف کردهاند در حالی که هیچ گزارشی از شرایط فعلی ارائه نشده است! عین این قضیه در سند لایحه برنامه هفتم توسعه هم هست. دیگر اینکه در ۲۹ اسلاید این برنامه میگوید این سه؛ هدف هستند، در بعضی جاها میگوید رویکرد هستند، بعد اینها را به عنوان رویکرد در کنار رویکردهای دیگری میگذارد! نمیدانیم گریه کنیم یا بخندیم به این بنیه سازمانی که میخواهد بقیه را برای تن دادن به الزامات برنامه به خط کند! طبق گفته این اقتصاددان، نکته بعدی این است که در این سند لایحه برنامه هفتم توسعه آمده که یک سری کلان روندها و ویژگیهای برنامهریزی و الزام رویکردهای اتخاذ شده و مبانی نظری ادعایی را مطرح کرده است اما هیچ کدام با هیچ کدام دیگر، رابطهاش روشن نیست و تلخترین قسمت، این است که روندهای آن بخش کلان، عینا یک کپی از گزارشی است که چند روز قبل، مرکز پژوهشهای مجلس منتشر کرده بود! یعنی شتابزدگی و ظاهر سازی و ادا دورآوردن و کپیبرداری و بیبنیه بودن!
انتقاد دیگر این عضو وابسته فرهنگستان علوم به لایحه برنامه هفتم توسعه به عدم توجه به مقتضیات حال و گذشته در این برنامه بود. مومنی گفت: در لایحه برنامه هفتم توسعه، هیچ بحثی درباره مفهوم توسعه و چگونگی اجماع بر سر آن وجود ندارد؛ بحثی راجع به این که چطور به یک درک روشمند فراگیر از شرایط محیط داخلی و محیط بین المللی برسیم وجود ندارد. شما میدانید الان آگاهی از شرایط محیط بینالمللی برای ما ای بسا مهمتر از آگاهی از شرایط داخلی هم شده است؛ اما هیچ بحثی درباره آن نیست. هیچ تحلیلی راجع به این که چرا به این روز افتادهایم، وجود ندارد و هیچ منطقی برای انتخاب اولویتها در آن نیست و همینطور هیچ دلیلی برای چرایی شکست همه برنامههای قبلی ارائه نشده است. در این سند هیچ بحثی از این که ما دچار چه محدودیتهای انسانی و مادی و سازمانی و بین المللی و اقتصاد سیاسی هستیم وجود ندارد! در حالیکه اسمش سند برنامه است، ولی هیچ بحثی راجع به روندهایی که باید متوقف شود، وجود ندارد. این سند و آن لایحه، هیچ اعتنایی به تصمیمگیری درباره روند های مخرب و ضدتوسعهای جاری، نکرده است.
عدم مشارکت در تهیه لایحه برنامه هفتم توسعه توسط دستگاه ها و بخش ها از دیگر مواردی هست که مومنی به آن اشاره کرد و گفت: لایحه برنامه هفتم توسعه، ، تعداد موادش ۱۱۸ شده و تعداد صفحاتش دوباره اضافه شده است. یعنی هر کدام را که نگاه میکنید یک ماجرایی دارد. بعد به جای اینکه منطق برنامه را ببینند، همه چیز را وارونه کردهاند! همه جای دنیا گزارش میدهند که وضع موجود را چطور م بینیم و اگر این روندها ادامه یابد چه چشماندازی را میتوان تصور کرد و بعد بر اساس آن میگویند که چه جهت گیریهایی را انتخاب کردهاند. اما عزیزان، سندهای قبلی را منتشر نکردهاند و یک باره سند لایحه منتشر میکنند! بعد غم انگیزتر اینکه اولین پیشنویس لایحهای است که مقامهای رسمی در جلسات رونماییاش اذعان میکنند که این سند فاقد مشارکت دستگاهها، بخشها و مناطق بوده است! واقعا در قرن ۲۱ فهم ما از مشارکت و مشارکتزدایی هم در فرآیندی به نام برنامهریزی توسعه خود را نشان میدهد!
این استاد اقتصاد دانشگاه علاطمه طباطبایی افزود: این لایحه و سندی است که در آن هیچ حرفی درباره صنعت ساخت و محیط زیست و بحرانها و نگرانیهای مردم، خام فروشی و آشفتگیها وجود ندارد و این در حالی است که در همان سند اولیه میگوید سه برنامه قبلی شکست خورد و اکنون هیچ عبرتی از شکست آن سه سند وجود ندارد و اتفاقا بدتر از آن هم سه سند عمل شده است! به طور مشخص راجع به طرز نگاه این سند به مساله اشتغال نگاه کنید در مملکتی که در دوره لیسانس اقتصاد میگویند اشتغال یک متغیر سیستمی است؛ حالا ببینید در صفحات چهار تا هفده که راجع به اشتغال صحبت کرده و قبلش راجع به رشد صحبت کرده است، از نظر فهم نظری که من استنباط میکنم، میگوید که رشد و اشتغال در ایران تابع فناوری نیست! تابع فساد گسترده و عمیق نیست! تابع نابرابریهای ناموجه فراگیر، تابع وابستگیهای عمیق و ذلتآور و وابسته تولید ما به واردات، تابع طرز عمل نظام مالیاتستانی ما و سیاستگذاری پولی و تجاری و صنعتی، تابع توانمندیهای اجرایی حکومت و حتی تابع سیاست خارجی ما و تحریمها هم نیست!
بنا به گفته مومنی این سند، قطعا با هیچ یک از استانداردهای موجود از فهم علمی توسعه و برنامه توسعه؛ سند برنامه توسعه نیست. این سند نه پیوندی با مطالعات پشتیبان ادعایی در همین دولت دارد و نه پیوندی با واقعیتهای موجود و نه پیوندی با مسائل کشور!
روابط عمومی شرکت لیتوگرافان